سفری به یزد

1404/03/21

سفرنامه یزد؛ شهر بادگیرها


سفر از لذت‌های زندگی است، و به عقیده من از ملزومات آن. سفر می‌کنیم، تا دری تازه به دنیا برایمان گشوده شود، بعد از هر سفر پخته‌تر خواهیم شد چرا که از هر سفر بی‌شک تجربه‌ای تازه با خودمان به ارمغان خواهیم آورد. آدم‌ها وقتی سفر می‌کنند دوست دارند تجربیات و خاطرات‌شان را با دیگران به اشتراک بگذارند، این‌گونه است که سفرنامه‌ها شکل می‌گیرد.

سفری داشتیم به شهر بادگیرهای ایران، شهر یزد. شهر یزد به‌خاطر معماری شگفت‌انگیز، بادگیرها و قنات‌هایش شهرت بسیار دارد و در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. کوله‌بار سفر را بستیم و راهی شدیم تا تجربه‌ای جدید را رقم بزنیم. همراهمان باشید تا لحظات ناب این سفر را در قالب این سفرنامه با شما به اشتراک بگذاریم.

حرکت ما ساعت 11:00 شب از ترمینال آزادی بود. سوار بر اتوبوس به راه افتادیم. طبیعتا در مسیر رفت، هیجان سفر و روزهای پیش‌رو خواب را از چشمان هر مسافری می رباید، بنابراین چند ساعت اول به گپ و گفت با همسفران و برنامه‌ریزی برای سفر گذشت. و چند ساعتی هم به استراحت پرداختیم. ساعت 8 صبح به شهر تاریخی و زیبای یزد رسیدیم. ابتدا به هتل محل اقامت‌مان "هتل ارگ جدید یزد" رفتیم و وسایل‌مان را تحویل هتل دادیم. گشت‌مان را از مسجد جامع یزد آغاز کردیم.

پس از بازدید از مسجد جامع،  در کوچه‌پس‌کوچه‌های قدیمی یزد در کافه‌ای دنج و زیبا صبحانه خوردیم. کافه‌ای با چشم‌انداز بادگیرها، و صبحانه‌ای با طعم روغن محلی و نان داغ. سپس برای استراحت به هتل رفتیم. اتاق‌های‌مان را تحویل گرفتیم و پس از اندکی استراحت برای صرف ناهار به رستوران سنتی معروف "خوان دوحد"رفتیم، رستورانی با فضای سنتی و معماری جذاب که بسیار با فضای شهر یزد هماهنگ است. پس از صرف ناهار به سمت میدان امیرچخماق حرکت کردیم. غروبِ میدان امیرچخماق بسیار دیدنی است.

به تماشای نخل بزرگ یزد رفتیم.

نخل‌گردانی از مراسم معروف یزد در عزاداری‌ها می‌باشد. سپس به محله فهادان رفتیم و در کوچه‌های کاهگلی یزد قدم زدیم. در بافت تاریخی یزد گویا قدم در دل تاریخ گذاشتیم. حس و حال کوچه‌های یزد واقعاً وصف‌نشدنی است. در نزدیکی مسجد جامع قهوه یزدی و کیک یزدی خوردیم و تلخی و شیرینی را درهم‌آمیختیم. آخر شب برای استراحت به هتل بازگشتیم.

صبح روز دوم دوباره به دل شهر زدیم. به باغ دولت‌آباد رفتیم و به تماشای بلندترین بادگیر خشتی جهان نشستیم. باغ دولت آباد از قدیمی‌ترین باغ‌های ایران است که به ثبت میراث جهانی یونسکو رسیده و بادگیر آن بلندترین بادگیر خشتی جهان است.

به آتشکده رفتیم، به نیایشگاهی که آتش آن بیش از 1500 سال روشن مانده است و سرلوحه‌شان اقتدا به گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک می‌باشد.

از آنجایی که هر سفر تلفیقی است از تجربه‌های تازه و کشف طعم‌های جدید، برای خوردن فالوده یزدی رفتیم تا طعم فالوده این خطه را نیز بچشیم. برای عصر برنامه بسیار جذابی داشتیم. به هتل رفتیم و بعد از استراحتی کوتاه خودمان را برای برنامه کویر آماده کردیم. کویرهای اطراف یزد از بهترین‌های کویرهای ایران هستند. و تجربه آفرود در کویر تجربه‌ای تکرارنشدنی است. با ماشین آفرود راهی کویر شدیم. آفرودسواری در کویر لحظاتی پرهیجان و فراموش نشدنی برای‌مان رقم زد. در دل کویر توقفی کوتاه کنار دریاچه‌ای داشتیم که شبیه رویا بود.

پس از آفرودسواری بی‌نظیرمان به کمپ کویری رسیدیم. غروب هنگام در بالای رمل‌های کویر به تماشای آسمان نشستیم و از سکوت کویر لذت بردیم. شب در کمپ کویری موسیقی زنده برپا بود. و تضاد عجیب موسیقی و سکوت همیشگی کویر خاطره‌ای جذاب را برای‌مان ساخت. خوردن سیب‌زمینی آتشی و همبرگر آتشی لذت شب کویری را برای‌مان کامل کرد. بی اغراق برنامه کمپ کویری جذاب‌ترین بخش سفرمان به یزد بود که خاطره‌اش برای همیشه در ذهن‌مان ثبت شد. شب برای استراحت به هتل بازگشتیم.

صبح روز آخر پس از صبحانه و جمع کردن وسایل‌مان برای خرید سوغات و شیرینی‌های خوشمزه یزد به میدان امیرچخماق رفتیم تا با قطاب، باقلوا و کیک یزدی شیرینی این سفر را ماندگار کنیم.

ظهر هنگام شهر زیبای یزد را ترک کرده و راهی تهران شدیم. خاطرات این سفر برای همیشه همراهمان خواهد بود و خوشحالیم که با نوشتن این سطرها تجربه این سفر را با شما به اشتراک گذاشته و شما را همراه خاطرات‌مان کردیم.





1404/03/21

بحث و تبادل نظر
نظرات تعداد کاراکترهای باقی مانده: 300
رد کردن